سازندگی کشور در دوران پس از جنگ اجتناب ناپذیر و یک اولویت اول بود، لکن چگونگی سازندگی و انتخاب الگوها و مدل های توسعه، از آن مهم تر بود. نتیجه غفلت از این مهم با اتخاذ الگوها و مدل های توسعه غربی برای توسعه، پیشرفت و سازندگی کشور، شکل گیری و پیدایی یک طبقه اشرافی و نوکیسه با ثروت های بادآورده در درون خانواده انقلاب بود. پیدایی تکنوکرات ها و فن سالاران در دوران سازندگی و تشکل یافتن آنها تحت عنوان حزب کارگزاران سازندگی محصول همین رویکرد است. تبعیض و بی عدالتی و شکل گیری زمینه ها و بسترهای فساد اقتصادی و اخلاقی از دستاوردهای اجتناب ناپذیر چنین رویکردهایی در آن دوران بود. فقدان یک اراده قوی و جدی برای جلوگیری و برخورد با مفسدان، رانت خواران و صاحبان ثروت های بادآورده، حاشیه امنی را برای برخی از صاحبان قدرت و منسوبین آنها فراهم ساخت. این روند وضعیت خطرناکی را برای آینده انقلاب اسلامی ترسیم نمود. لیبرالیسم اقتصادی، لیبرالیسم سیاسی و اخلاقی را به دنبال داشت و دوم خرداد و شکل گیری جریان مدعی اصلاحات نتیجه همین جهت گیری های دوران سازندگی است.
بر همین اساس وقتی در درون دوم خردادی ها شعار اصلاحات مطرح گردید، رهبر معظم انقلاب اسلامی با صراحت فرمودند:«اصلاحات واقعی مبارزه با فقر، فساد، تبعیض و بی عدالتی است.»