ماه محرم

اسلامی

ماه محرم

اسلامی

کلامی از آیت اله شیخ حسین وحید خراسانی

بقای دین و نسل رسول خدا به زهراست

غرض از خلقت، معرفت و عبادت خداوند متعال است. ولی عبادت آن «بی مانند» همانند معرفت او میسر نیست الا به آیین پرستشی که از ناحیه آن «علی عظیم» تشریع و به وسیله انبیاء عظام تبلیغ شود و آن معرفت و عبادت که غرض از آفرینش انسان و ثمره بعثت پیغمبران است، به بعثت حضرت خاتم النبیین به حد کمال رسید. 

 

 

شجره طیبه دینی که خداوند متعال در زمینه فطرت بشر کاشت به وجود آن حضرت در آن روزی که «اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِى وَ رَضِیتُ لَکمُ الاْسْلامَ دیناً» شاه میوه خود را نشان داد و آن چه ممکن بود از معالم هدایت در مدینه علم و حکمت خاتمیت جمع شد و خداوند متعال، آن مدینه را به حصاری محصور کرد که هیچ خطا و هوایی در آن رخنه نکند و جواهر علم و حکمت الهی را عقول ناقصه و قلوب فاسده به خطاها و هوسها آلوده نکنند و فقط یک راه به آن مدینه باز کرد و آن صراط مستقیم ولایت کبری است و یک در به روی عالم و آدم گشود و آن باب امامت عظمی است «أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِى بابُها».

آنچه توجه به آن لازم است آن است که حلقه وصل تمام امت تا قیام قیامت به آن رسالت عظمی و امامت کبری، انسیه حوراء، حضرت فاطمه زهرا(س) است. او وسیله امتداد وجود خاتم در این عالم است، جنبه ملکی آن حضرت که نسل اوست و جنبه ملکوتی آن حضرت که دین اوست، به صدیقه کبری باقی و برقرار است.
آنچه عامه و خاصه به صدور آن از زبان رسولی که می گوید: «وَ مـا یـنْطِـقُ عَنِ الْـهَوى» اعتراف کردند و منق دینی که تمام قدرت خود را در تضعیف اسناد روایات فضائل اهل بیت عصمت به کار بستند، از خدشه در سند این حدیث عاجز مانده و به صحت آن به تمام مبانی و شروط مشایخ حدیث شهادت دادند که رسول خدا فرمود: «» فَإنما هِى (فاطِمَةُ)بَضْعَةُ منِى یریبُنِى ما أَرابَها وَ یـوذِینِى ما آذاها» و فرمود: «فاطِمَةُ بَضْعَةُ مِنِى فَمَنْ أَغْضَبَها أَغْضَبَنِى»، از فاطمه به پاره ای از انیت خود تعبیر کرد و به نقل فریقین به فاطمه فرمود: «اِن اللهَ یغْـضَبُ لِغَـضَبِک وَ یرْضى لِرِضاک »
بالاترین مرتبه کمال انسانیت مقام عصمت است که رضا و غضب، دائر مدار رضا و غضب خدا باشد.
اگر عصمت کبری به آن است که انسان کامل به جایی برسد که به قول مطلق، به رضای خدا راضی شود و به غضب خدا غضب کند، فاطمه زهرا کسی است که به قول مطلق، خداوند متعال به رضای او راضی می شود و به غضب او غضب می کند.
از امام ششم(ع) در تفسیر سوره قدر روایت شده است که «که لیله القدر فاطمه است و هر کس فاطمه را آنچنان که سزاوار معرفت او است بشناسد، شب قدر را درک کرده است و فاطمه فاطمه، نامیده شد به این جهت که خلق از معرفت او منقطع شدند.»
صدوق در علل الشرایع از عماره روایت می کند که گفت: از ابی عبدالله(ع) سوال کردم، چرا فاطمه، زهراء نامیده شد؟ فرمود: «به این جهت که هرگاه در محراب می ایستاد، نور او برای اهل آسمان آنچنان می تابید که نور کواکب برای اهل زمین.» شدت نورانیت علم و ایمان آن حضرت، به حدی است که شعاع آن نور به سکان ملأ اعلی می رسد.
«ابن شهر آشوب» در «مناقب» از علی بن معمر روایت می کند که گفت: ام ایمن بعد از وفات فاطمه(س) نتوانست جای خالی صدیقه کبری(س) را در مدینه ببیند، به مکه بار سفر بست، در منزل جحفه آنچنان تشنه شد که بر جان خود از عطش ترسید، نگاهی به آسمان کرد و گفت: پروردگارا! من خدمتکار دختر پیغمبر توام.
دلوی از آب بهشت فرود آمد، از آن نوشید، تا هفت سال گرسنگی و تشنگی احساس نکرد.
و در مناقب از مالک بن دینار روایت می کند که گفت: هنگامی که مردم آماده حج بودند، زنی را با ضعف و ناتوانی دیدم که مردم او را به جهت انصراف از آن سفر نصیحت می کردند و او نپذیرفت. در وسط بادیه، مرکب او از رفتن ماند، آن زن ناتوان سر به آسمان بلند کرد و گفت : نه در خانه خودم مرا واگذاشتی و نه به خانه خود مرا رساندی، اگر جز تو، کسی با من چنین رفتار می کرد، شکایت او را به تو می کردم.
ناگهان شخصی در آن صحرا نمایان شد و در دستش زمام ناقه ای بود، به آن زن گفت: سوار شو. چون سوار شد، ناقه مانند برق خاتف از آن صحرا گذشت.
چون به مطاف رسیدم، آن زن را در حال طواف دیدم، او را قسم دادم، که تو کیستی؟ گفت: من شهره دختر مسکه و او دختر فضه خدمتکار زهرا(س) است.
آنچنان که بر صدیقه دوران، مریم دختر عمران، مائده بهشتی نازل می شود، بر خادمه صدیقه کبری(س) آب از بهشت فرود می آید.
و اگر آصف بن برخیا به قدرت «علم من الکتاب» طی الارض می کند، دختر دختر فضه، خدمتکار آن حضرت(س)، کوه و دشت را به سرعت سیر برق طی می کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد